شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 481
نمايش فراداده

ازاين‏رو، خداوند از خودش چنين ياد فرموده است:

(هو الاَوّل والاخِر والظاهر والباطن)[1]، و هرآن‏چه خارج از فاعل نامحدود فرض شود، فعل اوست، نه هدف او، زيرا آن فاعل نامتناهي، هم اوّل و مبدأ فاعلي بالذات هر چيز ديگر است، هم آخِر و مبدأ غايي بالذات آن‏ها است.

اساس هدفمندي جهان و قرآن

هدف‏مند بودن نظام هستي كه قرآن تكويني است، و نيز هدف‏دار بودن قرآن حكيم كه جهان تدويني است، بر اساس دو اسم از اسماي حسناي خداوند است؛ اسم غني و اسم حكيم.

1. خداوند غني محض است. ازاين‏رو، هيچ كاري را براي رفع نقص خود نمي‏كند، زيرا فقري ندارد تا با تحصيل هدفِ مفروض فقرِ موهوم را برطرف كند. هم‏چنين خداوند هيچ فعلي را براي نفع رساندن به غير خود انجام نمي‏دهد، به گونه‏اي كه سود رساندن به غير خود، فاقد كمالي از كمال‏هاي نامحدود است و با اين رسيدن به آن كمال مفقود مي‏رسد. اين فرض نيز باطل است، زيرا براي خدايي كه كمال محض و فعليّت نامتناهي است، چنين حالي فرض نمي‏شود.

از اين رو، خداوند جهان علمي و عيني را و نيز قرآن تكويني و تدويني را نه براي سود بردن آفريد و نه براي جُود رساندن. هيچ كمالي از ناحيه فعل به فاعل بالذات (خدا) نمي‏رسد، چون او عين كمال نامحدود است.

[1] ـ سوره حديد، آيه 3.