شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 647
نمايش فراداده

اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) عاملِ اختلاف و سبب تشتّت و پراكندگي را خُبْثِ سريره و زشتي باطن دانسته، در اين‏باره چنين مي‏فرمايد: «وإنّما أنْتُم إخوانٌ عَلي دين اللّه ما فَرّقَ بَيْنكُم إلاّ خُبْثُ السرائر وسوءُ الضمائِر»[1]؛ همانا شما برادران ديني هستيد و چيزي جز خباثت دروني و بدي باطن بين شما جدايي نيانداخته است.

اختلاف نا مقدّس در دين

مردم، در برابر دعوا و دعوت پيامبران الهي دو گروه هستند؛ گروهي كه مي‏پذيرند و برخي كه انكار مي‏كنند. آنان‏كه نبوّتِ انبيا و وحي الهي را نپذيرفتند و آن را اسطوره يا افسانه پنداشتند، كافر نام دارند و از دايره بحث بيرون هستند. امّا كساني كه نبوّتِ انبيا را پذيرفته، معجزه را نشانه صِدق دعواي آنان دانستند، درباره دين و متن كتاب دو دسته شدند؛ گروهي كه به وحي الهي ايمان آوردند و به بركت دستورات حيات‏بخش انبيا(عليهم‌السلام) مشمول هدايت پاداشي خداوند شدند و به اذن الهي حق و وحي را شناخته، در پرتو آن فهميدند كه چگونه در كمال صلح و آرامش زندگي كنند؛ (...فهدي اللّه الذينامنوا لمَا اختلفوا فيه مِن الحقّ بإذنه... )[2].

ولي گروهي فرصت طلب نيز دين را وسيله دنيا قرار دادند و از روي بغي و سركشي و سوء برداشت در دين الهي اختلاف كردند. اين اختلاف با اختلاف در محورهاي سه‏گانه گذشته فرق دارد، چون اختلاف بعد از علم و نامقدّس است و راه علاج و درماني جز عذاب الهي به وسيله شمشير يا آتش دوزخ ندارد.

[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 113.

[2] ـ سوره بقره، آيه 213.