اميرالمؤمنين(عليهالسلام) عاملِ اختلاف و سبب تشتّت و پراكندگي را خُبْثِ سريره و زشتي باطن دانسته، در اينباره چنين ميفرمايد: «وإنّما أنْتُم إخوانٌ عَلي دين اللّه ما فَرّقَ بَيْنكُم إلاّ خُبْثُ السرائر وسوءُ الضمائِر»[1]؛ همانا شما برادران ديني هستيد و چيزي جز خباثت دروني و بدي باطن بين شما جدايي نيانداخته است.
مردم، در برابر دعوا و دعوت پيامبران الهي دو گروه هستند؛ گروهي كه ميپذيرند و برخي كه انكار ميكنند. آنانكه نبوّتِ انبيا و وحي الهي را نپذيرفتند و آن را اسطوره يا افسانه پنداشتند، كافر نام دارند و از دايره بحث بيرون هستند. امّا كساني كه نبوّتِ انبيا را پذيرفته، معجزه را نشانه صِدق دعواي آنان دانستند، درباره دين و متن كتاب دو دسته شدند؛ گروهي كه به وحي الهي ايمان آوردند و به بركت دستورات حياتبخش انبيا(عليهمالسلام) مشمول هدايت پاداشي خداوند شدند و به اذن الهي حق و وحي را شناخته، در پرتو آن فهميدند كه چگونه در كمال صلح و آرامش زندگي كنند؛ (...فهدي اللّه الذينامنوا لمَا اختلفوا فيه مِن الحقّ بإذنه... )[2].
ولي گروهي فرصت طلب نيز دين را وسيله دنيا قرار دادند و از روي بغي و سركشي و سوء برداشت در دين الهي اختلاف كردند. اين اختلاف با اختلاف در محورهاي سهگانه گذشته فرق دارد، چون اختلاف بعد از علم و نامقدّس است و راه علاج و درماني جز عذاب الهي به وسيله شمشير يا آتش دوزخ ندارد.
[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 113. [2] ـ سوره بقره، آيه 213.