شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 72
نمايش فراداده

ولايت انبيا و اولياي الهي

آن‏چه در بحث ولايت مهم است، اثبات ولايت براي انبيا و اولياي الهي است، بدين معنا كه آيا براي رسول خدا و ائمه هدي و مؤمنين ولايت ثابت است يا نه؟ اگر ثابت است، آيا داراي درجات و مراتب است يا خير؟

قبل از پرداختن به ولايت انبيا و اولياي الهي، طرح اين مسأله ضروري است كه اگر ولايت براي انبيا و اوليا ثابت شود چه ولايت تكويني وچه ولايت تشريعي اين ولايت نه در عرض ولايت خداوند است و نه در طول آن.

دليل بر اين كه هيچ ولايتي در عرض ولايت خداوند نيست آن است كه ولايت هيچ كس ولايت اصيل و بالاستقلال نخواهد بود. از اين رو اگر ولايت غير اصيل و غير مستقل براي هر كه ثابت شود، در عرض ولايت خداوند كه اصيل و مستقل است، قرار نخواهد گرفت.

اما علّت اين‏كه ولايت انبيا و اوليا در طول ولايت خداوند نيست، آن است كه ولايت خداوندي كه احد و صمد است، نامتناهي و خارج از حدّ و حصر است، وچون نا متناهي است به مقطع خاصّي محدود نمي‏گردد تا از آن مقطع به‏بعد نوبت به ولايت ديگري برسد. خداوند به دليل صمد بودن، خلأي براي ديگران باقي نمي‏گذارد، چه رسد به اين كه آن غير در رتبه ثاني واقع شود. (هو الّذي في السماء إله وفي الأرض إله)[1]؛ اوست كه هم در آسمان خداوند است و هم در زمين، بدون آن كه بر حريم خداونديش از آسمان و زمين رنگي نشيند؛ به عبارت ديگر، يكي از برجسته‏ترين اوصافي كه براي خداوند اثبات مي‏شود، وصف نامحدود بودن اوست كه با اثبات آن، دامن كبريايي خداي سبحان از تمامي نواقصي كه از ناحيه محدود بودن عارض مي‏شود، مبرّا و منزّه مي‏گردد.

امام علي(عليه‌السلام) مي‏فرمايد: «ومن حدّه فقد عدّه ومن عدّه فقد أبطل أزله»[2]؛

[1] ـ سوره زخرف، آيه 48.

[2] ـ نهج البلاغه، خطبه 251.