شیعه شناسی و پاسخ به شبهات

ع‍ل‍ی‌اص‍غ‍ر رض‍وان‍ی؛ [برای] حوزه نمایندگی ولایت فقیه در امور حج و زیارت

جلد 2 -صفحه : 120/ 12
نمايش فراداده

شبهه ششم: عصمت ساير ائمه

گاهى اشكال مى شود كه آيه تطهير تنها دلالت بر عصمت پنج تن دارد و نمى تواند عصمت ساير ائمه را اثبات كند.

جواب:اولا: حصر در آيه اضافى است نه حقيقى. حصر اضافى نسبت به عده اى خاص است و حصر مطلق نمى باشد. در مورد آيه تطهير، حصر به لحاظ همسران وديگران است; يعنى اين پنج تن ـ نه همسران ـ مشمول آيه تطهيرند و اين منافاتندارد با اين كه افرادى از قبيل همين پنج تن مشمول آيه تطهير باشند; همان گونه كهپيامبر(صلى الله عليه وآله) كلمه اهل بيت را در حيث ثقلين به طور عموم به كار برده است.

ثانياً: در زمان نزول آيه، از چهارده معصوم همين پنج تن بيشتر نبودند و پيامبر(صلى الله عليه وآله)كسا را روى خود و آنان انداخته آيه نازل شد كه طبيعتاً خطاب به آنان بود، اگرچه منافاتى ندارد. شامل افرادى مثل آنان نيز بشود; خصوصاً آنكه حكم در آيه بر عنوان اهل بيت آمده است. از آن جا كه در هر زمان احتياج به امام معصومى است، لذا افراد ديگرى نيز مشمول آيه تطهيرند كه همانند اين پنج نفرند.

ثالثاً: روايات فراوانى از طرق شيعه و سنى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) وارد شده كه امامان بعد از من، دوازده نفرند و چون از آن جا كه امام بايد معصوم باشد ـ همان گونه كه در بحث عصمت امام ذكر شد ـ پس بايد ساير امامان نيز معصوم باشند.

رابعاً: براى اثبات عصمت ساير امامان، اثبات عصمت يكى از آنان كافى است، زيرا به طور قطع هريك از امامان بر امام بعد خود وصيت كرده و او را امام معصوم بعد از خود معرفى كرده است.

شبهه هفتم: دعا براى تطهير

ابن تيميه مى گويد: پيامبر(صلى الله عليه وآله) دعا كرد تا خداوند رجس و پليدى را از آنان دورساخته و پاكشان گرداند و اين دلالت بر عصمت ندارد... .

جواب:اوّلا: پيامبر(صلى الله عليه وآله) مستجاب الدعوه است و اگر دعا كرده به طور قطع اجابت شده است.

ثانياً: فايده دعا استمرار تطهير و اذهاب رجس در آينده است; همان گونه كه در تفسير: {اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ گفتيم.

ثالثاً: ممكن است كه دعا، بالارفتن مرتبه و درجات خلوص و عمق گرفتن و رسوخ كردن اذهاب رجس و در نتيجه، تطهير اهل بيت را در بر داشته باشد.

رابعاً: مطابق برخى از رواياتى، كه ذكر شد، دعاى پيامبر(صلى الله عليه وآله) بعد از نزول آيه تطهير بوده است.

شبهه هشتم: عصمت براى تمام صحابه

دهلوى مى گويد: اگر آيه تطهير دلالت بر عصمت داشته باشد بايد تمام صحابه معصوم باشند، زيرا همين تعبير در حقّ آنان نيز رسيده است; خداوند متعال مى فرمايد:{وَلكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(3) و نيز مى فرمايد: {لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ. [(1)1 . منهاج السنه، ج 3، ص 4.

(2)2 . مسند احمد، ج 6، ص 292.

3 . مائده (5) آيه 6.

(4)4 . انفال (8) آيه 11. ]

جواب:قياس در اين مورد مع الفارق است و در نتيجه، استدلال مغالطه اى است، زيرا اراده در اين دو آيه تشريعى است نه تكوينى. ازهمين رو، اجماع است بر اين كه آيه به صيغه جمع مخاطب آمده است، ولى نه تنها مختص به مشافهين زمان خطاب و صحابه نيست، بلكه شامل همه مسلمانان تا روز قيامت مى شود; برخلاف اراده در آيه تطهير كه تكوينى است و دلالت بر عصمت دارد.

شاهد اين مطلب; آيه اوّل در مورد سبب تشريع وضو و تيمّم است; خداوند متعال مى فرمايد: {يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَر أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ ما يُرِيدُ اللهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَج وَلكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(1);

«اى اهل ايمان! چون خواهيد براى نماز برخيزيد صورت و دست ها تا مرفق بشوييد و پاها را تا برآمدگى پا مسح كنيد و اگر جنب هستيد پاكيزه شويد [غسل كنيد] و اگر بيمار يا مسافر هستيد يا يكى از شما را قضاى حاجتى دست داده باشد يا با زنان مباشرت كرده ايد و آب نيابيد دراين صورت به خاك پاك و پاكيزه تيمّم كنيد به آن خاك صورت و دست ها را مسح كنيد. خدا هيچ گونه سختى براى شما قرار نخواهد داد ولكن مى خواهد تا شما را پاكيزه كند و نعمت را بر شما تمام گرداند، باشد كه شكر او به جاى آريد».

در مورد آيه دوّم كه در خصوص جنگ بدر وارد شده، سخن از فرستادن باران هنگام احتياج به آن است; خداوند متعال مى فرمايد: {إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ(2); «يادآريد هنگامى را كه خواب راحت شما را فراگرفت براى اين كه از جانب خدا ايمنى يافتيد و از [1 . مائده (5) آيه 6.

2 . انفال (8) آيه 11. ]

آسمان رحمت خود آبى فرستاد كه شما را به آن پاك گرداند و وسوسه و كيد شيطان را از شما دور سازد».

پس { لِيُطَهِّرَكُمْ يعنى تطهير از جنابت و هيچ يك از دو آيه، مربوط به تطهير از گناهان و نقايص نيست.

شبهه نهم: رجس به معناى شرك

مردم را از شرك پاك كند، ولى بعضى مى خواهند كه بر شرك باقى بمانند.(2) آن گاه مى گويد: مقصود از «رجس» در آيه، شرك است، همانند قول خداوند: {فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ اْلأَوْثانِ و ما مى دانيم كه خداوند از اهل بيت پيامبر(صلى الله عليه وآله)شرك و خباثت را دور كرده است، ولى اين دلالت بر عصمت آنان ندارد.

جواب:اراده در آيه {وَاللهُ يُرِيدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ تشريعى است نه تكوينى. از همين رو به عموم مردم توجه دارد; برخلاف اراده در مورد آيه تطهير كه به قرائنى ـ كه ذكر شد ـ خصوصاً رواياتى كه نص در نزول آيه در پنج تن بود، اراده تكوينى است نه تشريعى وگرنه شامل افرادى خاص نمى شد.

[ 1 . نساء (4) آيه 27.

2 . منهاج السنة، ج 4، ص 20.

(3)3 . همان، ص 21. ]

اهل بيت در حديث ثقلين

از جمله احاديثى كه بر مرجعيت دينى اهل بيت و حجّيت سنت آنان دلالت دارد حديث «ثقلين» است. حديثى كه مورد اتفاق همه مذاهب اسلامى ـ اعم از شيعى و سنى است و هريك از آنها به گونه اى به اين حديث تمسك مى كنند. اين حديث به طريق متواتر از عصر صحابه به بعد نقل شده و به لحاظ مضمون نيز از دلالت و معناى بالايى برخوردار است و حكايت از وصيّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و سفارش او به امّتش تا روز قيامت دارد كه با عمل به آن دستور و وصيّت، امّتش هرگز بى راهه نرفته و گمراه نخواهند شد.

متن حديث

حديث ثقلين با مضامين مختلف در صحيح ترين كتاب هاى حديثى اهل سنت وارد شده است. اينك به نقل برخى از آنها مى پردازيم:1 ـ مسلم به سند خود از زيد بن ارقم نقل مى كند: «...روزى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) كنار بركه آبى به نام خمّ، بين مكه و مدينه، ايستاد و براى جمعيّت خطبه اى ايراد فرمود: در آن خطبه بعد از حمد و ثناى الهى و موعظه و تذكّر فرمود: اى مردم! همانا من بشرى هستم كه نزديك است پيك الهى جان مرا گرفته و اجابت دعوت حقّ نمايم. من در ميان شما دو چيز گرانبها مى گذارم: اوّل آنها كتاب خدا كه در آن هدايت و نور است، كتاب خدا را گرفته و به آن تمسّك كنيد. پيامبر(صلى الله عليه وآله) سفارش زيادى براى كتاب خدا فرمود و مردم را بر

عمل به آن تشويق نمود. سپس فرمود: اهل بيتم، شما را سفارش مى كنم در حقّ اهل بيتم و اين جمله را سه بار تكرار نمود....(1)»

2 ـ احمد بن حنبل به سند خود از زيد بن ثابت نقل مى كند كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)فرمود: «همانا من در ميان شما دو جانشين قرار مى دهم: كتاب خدا، ريسمان كشيده شده ما بين آسمان و زمين و عترتم (اهل بيتم) اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند..(2)»

3 ـ ترمذى به سند خود از جابر بن عبدالله نقل مى كند: در حجة الوداع، روز عرفه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را ديدم كه بر شترى سوار بود و خطبه مى خواند. شنيدم كه حضرت مى فرمود: اى مردم! در ميان شما چيزى مى گذارم كه اگر به آن تمسك كنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد: كتاب خدا و عترتم.

4 ـ حاكم نيشابورى به سند خود از ابى الطفيل از زيد بن ارقم نقل مى كند: رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بين مكه و مدينه كنار پنج درخت فرود آمد. مردم زير درختان را جاروب نمودند، پيامبر(صلى الله عليه وآله) ايستاده به ايراد خطبه پرداخت، بعد از حمد و ثناى الهى و تذكّر و وعظ و بيان خواسته الهى، فرمود: «اى مردم! همانا من در ميان شما دو چيز مى گذارم كه اگر از آن دو پيروى كنيد هرگز گمراه نمى شويد: كتاب خدا و عترتم. سپس فرمود: آيا مى دانيد كه من به مؤمنين از خود آنان سزاوارترم؟ اين جمله را تكرار كرد. همگى گفتند: آرى. آن گاه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: هر كه من مولاى اويم اين على مولاى اوست.(4)»