پس روشن ميشود كه علّت قابلي همچنان كه در قرون گذشته بوده: (شرع لكم من الدّين ما وصّي به نوحاً... )[1]، باز هم تا زماني كه انسان بر زمين زندگي ميكند، همچنان باقي و پابرجا ميماند.
اما علّت فاعلي، خداست كه هرگز تغيير و دگرگوني را بر كرامتش دسترس نيست، چون ذات او چشمه حيات است كه مرگ در آن راه ندارد و چشمه نور، كه تاريكي در آن نيست و چشمه علم، كه جهل را بدان راه نيست و چشمه قدرت كه در آن درماندگي نباشد، چون خدا زندهنامير است[2] و نور آسمانها و زمين است[3]. پس او را محو و نابودي نيست و از دايره دانش و علم او ذرّهاي كوچك نيز نه در زمين و نه در آسمان پنهان نميماند[4] و نهانشوندهاي بر او نهان نيست[5] و سرگشته نميشود و فراموش نميكند[6]، كه پروردگارت فراموشكار نيست[7] و چون او به همه چيز تواناست[8] و هرگز چيزي او را به عجز وانميدارد[9] و در آفرينش چيزي ابداً خستگي و ماندگي او را فرا نميگيرد[10]، پس او به مصالح و مفاسد انسان آگاه است و بر تعليم و هدايت او به مدارج بالا و هشدار به او از سقوط، و تبيين درجات و اِعلام دركاتش تواناتر است. خداوند ما را از شرور نفْسهامان و كردارهاي زشتمان پناه دهد!
[1] ـ سوره شوري، آيه 13. [2] ـ سوره فرقان، آيه 58. [3] ـ سوره نور، آيه 35. [4] ـ سوره يونس، آيه 61. [5] ـ سوره آل عمران، آيات 5 و 29. [6] ـ سوره طه، آيه 52. [7] ـ سوره مريم، آيه 64. [8] ـ سوره بقره، آيه 20. [9] ـ سوره فاطر، آيه 44. [10] ـ سوره ق، آيه 38.