صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
حاصل اينكه، چنين نيست كه براي خداوند سبحان تنها حالي خاص مكشوف شود بلكه همه اشياء و احوال براي او مشهود است و چيزي او را مانع از چيز ديگر نميشود. هيچ چيز از پيشگاه او پنهان نميماند. پس نه خُردي و كوچكي چيزي، مانع احاطه علمي خداوند بدان ميشود و نه دوري چيزي آن را از ديد او نهان ميدارد و نه حجابْ آن را از حضورْ مانع ميگردد و نه تاريكي آن را از ظهور بازميدارد، بلكه خداي سبحان عالم به صغير است همان گونه كه به كبير، و شاهد دور است همچنان كه نزديك، و در نهان حاضر است همچنان كه در آشكار، و در تاريكي آشكار است آن چنان كه در نور: (يا بُنَي إنَّها إنْ تَكُ مثقالَ حبَّةٍ من خردلٍ فتكُن في صخرةٍ أو في السَّموات أو في الأرض يأتِ بها اللهُ إنَّ اللهَ لطيفٌ خبير)[1].خُردي خَرْدَلْ و حجاب و ضخامت صخره و دوري آسمانها و تاريكي زمين، مانع خداي لطيف خبيرْ از شهود تام نميشود؛ زيرا بنابر آنچه در حكمت الهيبيان شده، خداوند لطيف است و هر لطيفي خبير؛ پس خدا خبير است و هرخبيري لطيف؛ و هر لطيف و مجرّدي، عالم است؛ پس هر عالمي لطيف و مجرد.راز اين احاطه و علم گسترده، آن است كه خداوند، اول و پيش از هر چيز بوده، پس هرگز چيزي بر او پيشي نداشته تا اين سبقت موجب غيبت سابق از مسبوق گردد. همچنين خداوند آخر و بعد از همه چيز است. بنابراين، اصلاً چيزي بدو ملحق نميشود تا اين لحوق مانع از شُهود لاحق گردد و خداوند ظاهر است و هيچ چيز را جز بدو ظهوري نيست؛ بنابراين، ابداً چيزي بر او ظاهر نميشود تا ظهور فائق او بر ظهور خداي تعالي غالب آيد و حجاب از نور براي او فراهم آورد و او را ممانعت از حضور كند.