سراسر حج، شعائر الهي است
خداي متعال زمان و مكاني كه حج و عمره در آن واقع ميشود، و نيز كساني كه حج و عمره به جا ميآورند، همچنين قرباني حج، حتي كفشي را كه به نشان قرباني بودن حيوان بر گردن آن ميآويزند، همه را از شعائر الهي ياد كرده است: (يا أيها الذين امنوا لا تُحِلّوا شعائر الله ولاالشهر الحرام ولا الهدي ولاالقلائد ولا امّين البيت الحرام)[1]. بنابراين، نه تنها كساني كه براي حج و عمره احرام بستهاند، بلكه افرادي كه به قصد حج و عمره از دورترين نقاط عالم حركت كردهاند و هنوز به حرم بلكه به ميقات نرسيدهاند تا احرام ببندند جزو شعائر الهي هستند. سراسر حج از كعبه گرفته تا آن قطعه آهن يا كفشِ آويخته بر گردن حيوان قرباني، شعائر الهي است، از اينرو احدي نبايد آنها را حلال و آزاد دانسته، طبق ميل خود با آنها رفتار كند، بلكه واجب است آنها را گرامي بدارد.«حلال» يعني باز و آزاد، و «حرام» يعني ممنوع، و «احتلال» به معناي تجاوز به حق ديگري است، در مقابل «احترام» كه به معناي حريم گرفتن است. در احتلال براي شيء يا شخص حريم نميگيرند، بلكه حريم او را باز و گشوده ميشمارند. «شعائر» جمع «شعيره» به معناي «نشانه» است؛ از اينرو احكام الهي و آنچه عظمت او را نشان دهد شعائر الهي گويند.پس اينكه خداي سبحان فرمود: «شعائر الهي را حلال نشماريد»، يعني شعائر الهي را باز و آزاد نپنداريد، آنگونه كه هر كس بتواند حريم احكام و معارفدين و اشخاص و اشياء و مكانها و زمانهاي متعلق به آن را شكسته، به دلخواه درباره آن سخن بگويد يا عمل ناروايي انجام دهد و چيزي از آن كاسته يا بر آن بيفزايد.[1] ـ سوره مائده، آيه 2.