الحج ما لم يلمّ بذنب»[1].
تفاوت مراتب حجگزاران
منا سرزمين وصول به تمنيّات الهي است. از اينرو طبق رهنمود قرآن كريم شايسته است حجگزار در فراغت پس از اعمال روز و نيز شبهايي را كه در منا بيتوته ميكند، به ياد خدا بوده و اوقات خود را به تحصيل علوم و معارف الهي و مناجات و زمزمه با خداوند بگذراند:(فإذا قضيتم مناسككم فاذكروا الله كذكركم اباءكم أو أشدّ ذكراً)[2].بر اساس آيه فوق و نيز آيه پس از آن، حاضران در منا دو گروه بودند:1 ـ كساني كه فقط در پي تغيير نامند و براي سياحت، تجارت، شهرت و مانند آن به حج ميروند. منطق و مطلوب اين گروهْ خودِ دنياست نه حسنات آن، از اينرو نميگويند: «ربّنا آتِنا في الدُّنيا حسنة». بر اين اساس آنان به فكر حلال و حرام، حَسَن و قبيح و طيّب و خبيث نيستند. در نظر آنان محفل اُنسِآلوده، با مجلس تعليم و تربيت و تزكيه تفاوتي ندارد، بلكه مجلس بزم را بر جلسات معنوي ترجيح ميدهند. نه تنها گفتار لفظي بلكه منطق آنها اين است كه خدايا! به ما دنيا بده، خواه حلال و خواه حرام، خواه حسن و خواه قبيح، خواه طيّب و خواه خبيت: (فمن النّاس من يقول ربّنا اتنا في الدُّنيا وما له في الاخرة من خلاق)[3]. اين گروه در آخرت هيچ بهرهاي ندارند؛ زيرا منتهاي ديد آنان نشئه طبيعت است.توضيح اينكه، انسان ملحدِ تبهكار، يا بيهدف است يا بيوسيله. انسان بيهدف در پايان عمر ميفهمد به بيراهه رفته است؛ مانند تشنهاي كه بيهدف در پي يافتن آب است. او آنچه را از دور ميبيند «سراب» است نه «آب».[1] ـ وسائل الشيعه، ج 8، ص 68 و 328. [2] ـ سوره بقره، آيه 200. [3] ـ همان.