در نظام تشريع كه اساس هر گونه آزمون و تكامل اختياري است هيچ گونه جبر يا تفويضي راه ندارد و موجود متفكر مختار كه در قلمرو قانون قرار ميگيرد در انتخاب راه خويش آزاد و در ادامه آن مختار و در قبول و نكول آن رها و در هماهنگي درون و بيرون يا ناهماهنگي آن به نام ايمان يا نفاق مخيّر است؛ زيرا بدون آزادي نه آزمون ميسّر است و نه تكامل ممكن خواهد بود.محدوده نظام تشريع از قلمرو تكوين كمتر است؛ چون تشريع در غير موجودِ آگاهِ آزاد راه ندارد، ليكن منطقه پيروي يا تمرّد در قارّه تشريع بيشتر است. از اينرو برخي از قوانين تشريعي به دست نسيان سپرده شده و عدّهاي به بوته عصيان فرو ميرود و بعضي به لوث نفاق و گروهي به شائبه ريا آلوده ميگردد و سرانجام برخي سهم خلوص يافته و به طور ناب و پيراسته محقّق ميشود.