فرار به سوي خدا بدين معناست كه
انسان ماسويالله را ترك كرده، خدا را طلب كند. پس اگر كسي حج را به قصد تجارت يا شهرت و مانند آن انجام داد، فرار «عن الله» كرده است، نه فرار «إلي الله». اگر كسي به زاد و راحله، كسب و كار و همراهان خود تكيه كند، فرار به سوي همراهان كرده است، نه فرار به سوي خدا. سفر به سفره خود كرده است، نه سفر به سفره ضيافتالله.
خلاصه اينكه، يكي از اسرار حج آن است كه انسان از غير خدا بريده، به سوي خدا هجرت كند تا به لقاي او نايل آيد و اين از هنگام تهيه مقدّمات آغاز ميشود. كسي كه لباس احرام فراهم ميكند، مالش را تطهير، وصيتنامهاش را تنظيم و از بستگانش خداحافظي ميكند، همه اين امور را با عنوان فرار إلي الله انجام ميدهد. قهراً در همه اين حالات با خداست. سير چنين كسي «إلي الله»، «في الله»، «مع الله» و «لله» است. از اينرو در بعضي از دعاهاي حج و مانند آن آمده است: «بسم الله وبالله وفي سبيل الله وعلي ملَّة رسول الله»[1].
زاد سفر حجّ
در قرآن كريم، تعبير به «زاد» جز در آيه شريفه (تزوّدوا فإنّ خير الزّاد التّقوي)[2] كه مشتمل بر برخي احكام حج است، نيامده است؛ زيرا در حج، مسافرت كردن است: (وأذّن في النّاس بالحج يأتوك رجالاً وعلي كل ضامرٍ يأتين من كلّ فجٍّ عميق)[3] و چون در سفر، احتياج به زاد و توشه است به آن سفر اصيل كه آخرت است، تذكر داده، امر به تقوا ميكند؛ چنانكه در آيهاي ديگر كه سخن از پوشش ظاهري است: (يا بني ادم قد أنزلنا عليكم لباساً يواري سَوءتكم وريشاً) تذكر به تقوا داده، ميگويد:
[1] ـ بحار، ج 96، ص 120.
[2] ـ سوره بقره، آيه 197.
[3] ـ سوره حج، آيه 27.