ولايت، شرط پذيرش عمل و نيل به كمال
گرچه نگاه به كعبهْ محمود و نظر به آن ممدوح و ناظر به آن مُثاب و مأجور است: «النظر إلي الكعبة عبادة»[1]، ليكن همان طور كه كلمه توحيد به شرط ولايت، حِصن اَمْن و دِژ نجات است[2] نگاه هماهنگ با ولايت و عارفانه به كعبه نيز مايه غفران گناه و پايه نيل به جاه، و رهايي از اندوه دنيا و آخرت است؛ چنانكه امام صادق(عليه السلام) فرمود: «من نظر إلي الكعبة بمعرفة فعرف من حقّنا وحرمتنا مثل الّذي عرف من حقّها وحرمتها غفر الله ذنوبه وكفاه همّ الدّنيا والآخرة»[3].از اين رهگذر معناي حديثي كه درباره محبوبيت سرزمين مكه و همه آنچه در فضاي آن است، اعمّ از خاك، سنگ، درخت، كوه و آب[4] روشن خواهد شد؛ يعني منطقه حرم كه ادراك حق و حرمت آن آميخته به عرفان حق ولايت و امتثال آثار وَلاست، محبوبترين چيزها خواهد بود و چيزي همتاي محبوبيت آن نيست؛ زيرا قرآنْ همتاي ثَقَل اصغر خود(ولايت) محبوب و معروفِ محبانِ عارفِ ثَقَلين است و سرزمين وحي مايه شكوفايي اين احترام آميخته با امتثال و اين معرفت هماهنگ باعمل بوده و از اين جهت محبوبترين سرزمينها خواهد بود. شاهد اصل بحث، عدم قبول عبادت منكران ولايت است.
[1] ـ وسائل الشيعه، ج 9، ص 364. [2] ـ بحار، ج 3، ص 7. [3] ـ وسائل الشيعه، ج 9، ص 364. [4] ـ همان، ص 349.