بنده است گويد: من روزهام و آنكه پشتِسر اوست گويد: من حج و عمره هستم و آنكه در كنار پاهاي اوست گويد: من نيكياي هستم كه به برادرانت رساندي. آنگاه همه اين صورتها خطاب به آن صورت زيباتر كرده، ميگويند: تو كيستي كه از همه ما خوشسيماتر و خوشبوتر و نورانيتر هستي؟ آن صورت پاسخ ميدهد: من ولايت و دوستي آل محمّد(صلوات الله عليه وعليهم) هستم»[1].اين روايت نشان ميدهد كه حج صورتي باطني دارد كه در روزي كه چشمها خيره شود و ماه تيره گردد[2] و ساقها درهم پيچد و همه به پيشگاه خداوند رانده شوند[3] و هنگامي كه همه از عالم مُلك به جهان ملكوت كوچ كنند و دنيا به آخرت مبدل گردد، در قالب آن صورت جلوهگر ميشود.
نمايي از باطن حج در پرتو بيان اسرار
امام صادق(عليه السلام) در بيان برخي اسرار حج كه ترسيمكننده چهره باطني حج است فرمود: «چون اراده حج كردي، پيش از عزم بر سفر، دل خود را از هر كار و از هر حجابي خالي كن و همه كارهايت را به آفرينندهات واگذار و در همه حركات و سكونهايت بر او توكّل كن و تسليم قضا و فرمان و تقدير او شو و دنيا و رفاه و آسايش و نيز مردم را وداع گو و حقوقي كه از مردم بر گردن داري ادا كن و بر زاد و راحله و ياران و قوّت و جواني و مال خود تكيه مكن. چهبسا همينها دشمن و وبال تو گردد؛ زيرا هر كه به گمان خويش خواهان خشنودي خداوند باشد اما بر چيزي جز او اعتماد ورزد دشمن و وبال او گردد، تا بداند كه او را نيرويي نيست. پس تو را و نيز هر كس ديگر را چاره و گريزي جز در پرتو عصمت و نگهباني خداوند و توفيق او نيست.[1] ـ بحار، ج 6، ص 234. [2] ـ سوره قيامت، آيات 8 ـ 7. [3] ـ سوره قيامت، آيات 30 ـ 29.