حكومت اسلامي، از مهمترين مظاهر اسلام - صهبای حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صهبای حج - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكومت اسلامي، از مهمترين مظاهر اسلام

قيام مردمي و مقاومت جهاني و استقامت گسترده و فراگير كه كعبه به خاطر آن بنيان نهاده شده، بدون برپايي حكومت اسلامي كه از مهمترين مظاهر اسلام است، انجام‏پذير نيست.
اگر حكومت اسلامي نباشد حجّ را مغز، عمره را روح، عرفات را معرفت، منا را تقرّب، رمي جمره را طرد شيطان، ايام تشريق را نور، ماه حرام را حرمت، شبهاي دهگانه را كرامت و شفع و وتر را عزّتي نيست و سرانجام، بيت‏الحرام ميعادگاه و محل امن مردم نخواهد بود.

شايد براي همين علل و نيز ساير اسرار الهي كه بر ما مستور است، سالار شهيدان، امام حسين(عليه السلام) در سال60هجري با اينكه به مكه آمد حج نگزارد و از آغاز، قصد عمره تمتع نكرد و تنها به خاطر حرمت كعبه، عمره مفرده به جا آورد. آن حضرت از ابتدا در نظر داشت از مكّه خارج شود. نه اينكه، لبيك عمره تمتع را گفته و حج تمتع را به عمره پيوند داده و حجّ بر او واجب شده و بايد آن را انجام مي‏داده، امّا بر اثر مصدود شدنْ حج تمتع خويش را به عمره مفرده تبديل كرده باشد. شاهد اين مطلب روايتي است از امام صادق(عليه السلام) كه در آن، درباره مردي كه در ماههاي حج به قصد زيارت خانه خدا بيرون آمده و سپس به شهر خويش بازگشته، سؤال شد. آن حضرت پاسخ داد: اشكال ندارد و اگر او در اين سال برگردد و حج اِفراد به جا آورد، قرباني بر او واجب نيست. حسين‏بن علي(عليه السلام) هم در حالي كه معتمر به عمره مفرده بود در روزترويه(هشتم‏ذيحجه) از مكه به سمت عراق خارج شد: «لا بأس وإن حجّ من عامه ذلك وأفرد الحج فليس عليه دم. وإن الحسين‏بن علي(عليهماالسلام) خرج يوم التروية إلي العراق وكان مُعتمراً»[1].

استاد بزرگوار ما، فقيه اهل بيت آيت‏الله العظمي محقّق داماد(قدس‏الله‏نفسه‏الزّكيه) نيز اين نكته را متذكر شده و مورد تأكيد قرار داده است[2]، چنانكه آية الله العظمي حكيم(رضوان الله عليه) نيز بدان اشاره كرده است[3].

[1] ـ وسائل الشيعه، ج 10، ص 246.

[2] ـ كتاب الحج، ج 1، ص 333.

[3] ـ مستمسك العروة الوثقي، ج 11، ص192 ـ 191.

/ 478