هدف والاي مخلوق - صهبای حج نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
توضيح اينكه، همه آنچه در حوزه وجود امكاني است، اعم از پيدا و ناپيدا، برخي غايت برخي ديگر است؛ در حالي كه خداي سبحان غايت بالذّات همه است و او را وراي ذات والايش غايتي نيست. خداي سبحان آخر است چنانكه اوّل است و باطن است چنانكه ظاهر است: (هو الأوّل والاخر والظاهر والباطن)[1].هر فاعلي كه براي رسيدن به هدف و غايتي دست به كاري ميزند ناقص است و آنكه ناقص نيست هيچ كاري را به خاطر غرض و هدفي انجام نميدهد[2]. از آنجا كه خالق متعالي از جهانيان بينياز است، پس ناقص نيست. بنابراين، او براي رسيدن به غرض و غايتي كه آهنگ آن را داشته و در جستجوي آن باشد، كار نميكند وگرنه لازم ميآيد كه او بذاته ناقص و محتاج باشد و به غير خود كامل و بينياز گردد.درباره غرض و هدفي كه از ذات حق منتفي است، بين اينكه آن هدف، جلبنفع به خود او باشد يا رساندن نفع به ديگري، تفاوتي نيست؛ زيرا اگر رساندن نفع به ديگري غرض خدا و غايت ذات او باشد لازم ميآيد كه ذاتخداي سبحان بدون رساندن اين نفع ناقص باشد و چنانچه به غير خود نفع رساند كاملگردد و البته اين محال است. خداي متعالي جواد محض است و آنچه را سزاوار است آن گونه كه زيبنده و شايسته است ميبخشد، نه در مقابل عوض و نهبراي غرضي، گرچه كردار خداوند متن حكمت و سرچشمه خير و معدن بركت است. هدف والاي مخلوق
با بيان مزبور، ميتوان ميان آيه شريفه (وما خلقتُ الجنَّ والإنس إلاّ ليعبدون)[3]