مقامي واقعي است كه نه نيازي به نصب اعتباري دارد و نه قابل غصب است، بلكه فيض خاص الهي است: (الله يجتبي إليه من يشاء)[1]، (وأوحينا إليهم فعل الخيرات وإقام الصّلوة وإيتاء الزّكوة وكانوا لنا عابدين)[2]، (كذلك نري إبراهيم ملكوت السّموات والأرض وليكون من الموقنين)[3].تحقيق درباره ولايت تكويني، والاتر از بحثي است كه اكنون به آن اشتغال داريم: «وهو بحيث النّجم من أيدي المتناولين... أين العقول عن هذا؟»[4] .
پيوند شئون حج با ولايت
شئون مختلف حج با ولايت مرتبط است. در اينجا شرحي از كيفيت ارتباط كعبه با ولايت و نحوه پيوند عرفات و مشعر و منا و زمزم و صفا و... با امام، از فرهنگ وحي آسماني و نيز از زبان معصومان(عليهمالسلام) ارائه ميشود:1 ـ همانطور كه سوگند به زمان و زمانههاي حساس و تاريخي نظير «عصر وحي و رسالت» در قرآن مطرح است: (والعصر* إنّ الإنسان لفي خسر)[5]، به سرزمينهاي مهم و تاريخي نيز در قرآن سوگند ياد شده است؛ مانند آيه كريمه (لا أُقسم بهذا البلد* وأنت حلّ بهذا البلد)[6] كه در آن به سرزمين مكه و بلد امن سوگند ياد شده است، ليكن سوگند به سرزمين مكه را با قيدي همراه كرده و آن اينكه پيامبر خدا در آن سرزمين باشد.[1] ـ سوره شوري، آيه 13. [2] ـ سوره انبياء، آيه 73. [3] ـ سوره انعام، آيه 75. [4] ـ بحار، ج 25، ص 125. [5] ـ سوره عصر، آيات 2 ـ 1. [6] ـ سوره بلد، آيات 2 ـ 1.