فصل دهم : افاضه به منا و بيتوته در آن
پس از طلوع آفتاب روز دهم ذيحجه، حاجيان كه شب را در كوچ از عرفات به مشعر و وقوف در مشعر سپري كردهاند، به منا ميآيند تا اعمال خاص آن سرزمين را به جا آورند.امام سجّاد(سلام الله عليه) به شبلي فرمود: «آنگاه كه به منا رسيدي، آيا احساس كردي كه به مطلوب و خواستهات نايل آمدي و حاجاتَت برآورده شد؟»[1].انسان، جاودانگي را دوست دارد، از اينرو آرزوي او نيز فراهم كردن چيزي است كه هميشه با او باشد. آن كس كه به فكر جمع مال است در اشتباه بوده و براي خود بلا تهيه كرده، وزر و وبال جمع ميكند؛ زيرا:اولاً
او به مال علاقهمند است و محبّتش را در دل جاي داده است.ثانياً
مرگ، حتمي و يقيني است: (وماجعلنا لبشرٍ من قبلك الخُلد أفإن مِتَّ فهم الخالدون* كلّ نفسٍ ذائقةُ الموت)[2]، (إنّك ميّت وإنّهم ميّتون)[3].ثالثاً
انسان به هنگام مرگ، مال را رها ميكند و تنها ميرود.رابعاً
«مال» را رها ميكند، نه «علاقه به مال» را. پسانساني كه به مال علاقه دارد، هنگامي كه آن را از دست ميدهد، از آنجا كه علاقه به مال او را رها نكرده است، يعني علاقه هست و مورد علاقه نيست، عذاب او شروع ميشود.
[1] ـ ر. ك: همين كتاب، ص 347 ـ 343 (حديث شبلي). [2] ـ سوره انبياء، آيات35 ـ 34. [3] ـ سوره زمر، آيه 30.