حضرت علي(عليهالسلام) نمونه بارز آنهاست، مظهر خداوند سبحانند كه درباره ذات اقدس او گفتهاند: «لا يدركه بعد الهمم ولا يناله غوص الفطن»[1].
زمام حق به دست انسان كامل
اكنون كه روشن شد اكتناهِ مقام انسان كاملْ مقدور غير او نيست، نوبت به وظيفه ديگران درباره آنان ميرسد. در اين باره رهنمود جامعي از حضرت اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) رسيده كه هم مقام منيع آن ذوات نوري را گوشزد ميكند و هم وظيفه پيروان آنها را نسبت به ساحت قدسشان بيان ميكند. آن دستور جامع اين است: «وبينكم عترةُ نبيّكم وهم أزمّةُ الحقّ وأعلامُ الدّين وألسنةُ الصدق، فأنزلوهم بأحسن منازل القرآن ورِدوهم ورودَ الهِيم العطاش»[2].عصاره معناي اين رهنمود چند مطلب است:الف: گرچه حقّ محضِ نامتناهي بالذات و بالإصاله، خداوند سبحان است: (ذلك بأنّ الله هو الحقُّ وأنّ ما يدعون من دونه الباطل وأنّ الله هو العلي الكبير)[3]، ليكن حقِ بالتبع و بالعرض كه ناشي از آن حقّ بالإصاله و بالذات است، از ناحيه خداوند است، و نه عين ذات اوست و نه با او؛ زيرا چيزي غير خداوند نه عين ذات اوست و نه با اوست: (الحقُّ من ربّك فلا تكن من المُمْترين)[4].در اين مرحله از بحث، مطلبي طرح ميشود كه آيا اين حق دوم كه از ناحيه خداوند است، با انسان كامل و همتاي اوست، يا اينكه بعد از وي و پيرو اوست، به طوري كه در مقام اثبات، بايد تحقّق حق را تابع تحقّق انسان كامل و پيرو علم و عمل او دانست؟[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 1، بندهاي 1 و 2. [2] ـ نهج البلاغه، خطبه 87، بندهاي 14 و 15. [3] ـ سوره لقمان، آيه 30. [4] ـ سوره آل عمران، آيه 60.