به درستي
به نداي حج پاسخ ندادي: «لا لبّيك ولا سَعْدَيْك»[1].
راز لبّيك گفتن، طبق بيان امام سجّاد(عليه السلام) اين است:
«خدايا پيمان ميبندم كه از اين پس جز به طاعت تو زبان نگشايم و زبانم را بر همه گناهان ببندم»[2]؛ يعني تلبيه، تطهير زبان از همه گناهان مربوط به آن است. زبان زائر بيتالله، زبان طاهر است؛ يعني هرگز شهادت دروغ نميدهد، غيبت نميكند، دروغ نميگويد، تهمت نميزند و كسي را با زبان مسخره نميكند.
پس سرّ تلبيه، زبان به حق و طاعت گشودن و از گفتار باطل و معصيت رستن است، آن هم نه تنها در محدوده زماني حج و عمره، بلكه براي هميشه. زبان، جِرمش اندك ولي جُرمش زياد است. گناهان فراواني همچون: انكار حقّ، ادعاي باطل، غيبت، تهمت، دروغ، سخنچيني، ناسزاگويي، افترا، مسخرهكردن و مانند آن با زبان انجام ميگيرد.
مراتب و درجات تلبيه و لبّيك گويان
همانگونه كه مؤمنان بر اساس تفاوت مراتب ايمان، درجاتي دارند، درجات لبيكگويان هم بر اساس مراتب تلبيه آنان متفاوت است؛ زيرا عدهاي اِعلان انبيا(عليهم السلام) را لبيك ميگويند و گروهي دعوتِ خداي سبحان را.
بعضي ميگويند: اي كسي كه ما را به الله دعوت كردهاي، ما اجابت كرديم و آمديم: «لبّيك داعي الله، لبّيك داعي الله»[3]. اين گروه، متوسّطان از زائران خانه خدا هستند كه دعوت ابراهيم خليل را اجابت ميكنند:
(وأذّن في النّاس بالحجّ يأتوك رجالاً وعلي كلّ ضامرٍ يأتين من كلّ فجٍّ عميق)[4].
[1] ـ بحار، ج 47، ص 16 و ج64، ص337.
[2] ـ ر.ك: همين كتاب، ص347 ـ 343 (حديث شبلي).
[3] ـ كافي، ج 4، ص 206.
[4] ـ سوره حج، آيه 27.