اقتدا كرده، شباهت پيدا كنند[1]؛ زيرا فرشتگان، به ويژه پس از آزموني كه براي آنان در صحنه خلقت آدم(عليه السلام) و سجده بر او پيش آمد، بر گِرد آن حق را تسبيح و براي مؤمنان طلب آمرزش ميكنند[2].
طوافِ جاهلي
مشركان نيز در دوران جاهليت بر گِرد كعبه طواف ميكردند امّا عبادت آنها سوت و كفزدن بود: (ما كان صلاتهم عند البيت إلاّ مكاءً وتصدية)[3]. از آنجا كه زمزمه شركآلود، بيان انساني نيست قرآن سخن آنان كه كعبه را با اذكار شركآلود طواف ميكردند، صفير و سوت ميداند، نه بيان.در فرهنگ قرآن، سخن انسان بيان است: (الرّحمن* علّم القران* خلق الإنسان* علّمه البيان)[4]. معلّم قرآن، خداي رحمان و شاگرد آن انسان است و سخن چنين انساني «بيان» است. پس آن كس كه از قرآن سهمي ندارد انسان نيست و كسي كه انسان نباشد سخن او بيان نيست و آن كه سخن او بيان نباشد كلمات او سوت و فرياد است.كساني كه با اسرار حج آشنا نيستند اطراف كعبهاي ميگردند كه مشركان هم در جاهليت آنگاه كه بتكده بود آن را زياد طواف كردهاند و پس از آن نيز افراد تبهكار بر گرد آن بسيار گشتهاند. هماكنون نيز زائري كه توجهي به سرّ طواف ندارد، ممكن است حتي در آن حال مرتكب معصيت شود، چنانكه امام صادق(عليهالسلام) فرمود: مردي در حال طواف، عمداً دست خود را بر دست برهنه زني گذارد.[1] ـ بحار، ج 6، ص97ـ96. ر.ك: همين كتاب: ص239، پانوشت شماره2. [2] ـ همان، ج 65، ص 77. با اشاره به آيه شريفه «الذين يحملون العرش ومن حوله يسبحون بحمد ربهم ويؤمنون به ويستغفرون للذين امنوا» (سورهغافر، آيه7). [3] ـ سوره انفال، آيه 35. [4] ـ سوره الرحمن، آيات 4 ـ 1.