آنها ابتدا مراكز علم و دين را منهدم ميكنند بعد به اِفساد در زمين ميپردازند؛ وقتي مراكز علمي و ديني برچيده شد، زندگي انسان در حد حيات حيوانات است، وقتي حيات انسان به حيات حيواني مبدّل شد، جهان باغوحشي بزرگ ميشود و هر كس در آن درندهتر است پيروز است!
مركز اصلاح جامعه و جايي كه محور آماده شدن براي دفاع در برابر مظالم و مفاسد است و در آن آيه (وأعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة)[1] امتثال ميشود به كساني سپرده خواهد شد كه (لا يخافون لوْمة لائم)[2]. پس همان طور كه رسالت الهي وظيفه خطيري است كه فقط به مردان موحِّد و شجاع داده ميشود، پاسداري و بازسازي و هر گونه عمرانِ ديگرِ مساجد نيز بر عهده دليرمردانِ موحِّد است: (الّذين يبلّغون رسالات الله ويخشونه ولا يخشون أحداً إلاّ الله وكفي بالله حسيباً)[3].
بنابراين، از باب تناسب حكم و موضوع، ميتوان اهميّت شرط «شجاعت» را در تبليغ رسالت الهي و همچنين در تعمير خانههاي خدا به خوبي استنباط كرد. ازاينرو، هيئت اُمناي مساجد و متوليان و دستاندركاران آن بايد از شجاعت لازم كه همان «توحيد در خشيت» است در كنار شرايط ديگر برخوردار باشند.
پس معلوم ميشود كه نه تنها مشركان و منافقان و كافران حق تعمير مساجد و به ويژه مسجدالحرام را ندارند، بلكه افراد ضعيفالإيمان و هراسناك از دشمن و مشركانِ در خصوصِ خشيت نيز چنين حقي ندارند؛ زيرا سرپرستي و بازسازي مسجد اگر با توحيد در خشيت همراه نباشد، ممكن است هنگام دفاع و گاهِضرورتِ استفاده از امكانات مسجد براي تجهيز نيروهاي رزمي مشكلاتي پديد آيد.
[1] ـ سوره انفال، آيه 60. [2] ـ سوره مائده، آيه 54. [3] ـ سوره احزاب، آيه 39.