صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 152
نمايش فراداده

فصل چهارم : كعبه

جايگاه محوري كعبه

انسان نه از نظر تجرد هستي، همسان فرشتگان است تا بي‏نياز از هماهنگي با همنوع خود باشد و با شعار (وما منّا إلاّ له مقام معلوم)[1] زندگي كند، و نه از جهت مادي همتاي حيوانهاست تا نيازي به تبادل نظر و تعاون با همجنس خويش نداشته باشد و با شعار (قد أفلح اليوْم من استعلي)[2] كه برخاسته از حلقوم درندگان بشرنما چون آل‏فرعون است به سر برد، و نه مي‏تواند بدون تكيه‏گاه تكويني به تشتّت و پراكندگي خاتمه دهد و راز و رمز اتّحاد با همنوع خود را دريابد و با انجام رفتار مناسب به وحدت روي آورد و با شعار (قد أفلح من تزكّي)[3] از هر گونه نقص و عيب برهد و به كمال انساني برسد.

انسان از يك عامل «كثرت» به نام طبيعت و يك عامل «وحدت» به نام روح ماوراي طبيعي تشكّل يافته است. از اين رو اگر جنبه طبيعي خود را فربه كند جز اختلاف و نزاع چيزي نمي‏يابد، و اگر جنبه ماوراي طبيعي خويش را تزكيه كند از گزند هر گونه درگيري مصون و به شهد مسالمت و صفا، كامياب مي‏گردد.

[1] ـ سوره صافات، آيه 164.

[2] ـ سوره طه، آيه 64.

[3] ـ سوره أعلي، آيه 14.