صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 188
نمايش فراداده

«قيام» در اين آيه به معناي مقاومت و استقامت است، نه بر پا خاستن و راست كردن بدن. در برابر آن «قعود» به معناي درماندگي و خواري و ستم‏پذيري قرار دارد و از همين‏روست كه در آيه شريفه (فضَّل الله المجاهدين بأموالهم وأنفسهم علي القاعدين درجة)[1]، جهاد و قعود دربرابر هم نهاده شده است. پس مجاهدي كه با دشمنان و نيز هواهاي خود به ستيزه برمي‏خيزد قائم است، و آن كه با دشمنان بيروني و هواهاي دروني خويش به مصالحه مي‏پردازد، قاعد است.

يگانه موعظه خداوند

دين خدا در اين سخن پروردگار خلاصه مي‏شود: (إنَّما أعِظُكُم بواحدةٍ أن تقوموا لله). اين سخنْ مفيد حصر است، بدين معنا كه موعظتي نيست مگر با يك ويژگي و آن قيام براي خداست؛ يعني مقاومت براي احياي امر خدا و استقامت در امتثال حكم او، و اين همان است كه از آن به جهاد تعبير مي‏شود. بنابراين، دين الهي فقط در مجاهدت متبلور مي‏شود. از اين رو جهاد با هواها و دشمنان، قيام به شمار آمده و دست‏ذلت به دشمن دادن و خود را تسليم آنان كردن و از آنها گريختن، قعود و درماندگي است.

شايد سرّ تعبير از مجاهده به «قيام» اين باشد كه در بين همه احوال انسان، قيام از ديگر حالات و شئون او قويتر و حالت دفاع در آن شديدتر و عوامل دفاع و يورش در آن آماده‏تر است. بنابراين، محور اصلي دينْ قيام و جهاد است آن‏گونه كه هيچ‏گاه قعود و درماندگي گِرد آن را نمي‏گيرد، چنانكه خداي سبحان مي‏فرمايد: (لقد أرسلنا رسلنا بالبيّنات وأنزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم النّاس بالقسط)[2]؛

[1] ـ سوره نساء، آيه 95.

[2] ـ سوره حديد، آيه 25.