اعتقاد، امري قلبي است كه حتي با وجود خبر واحدِ معتبر درباره آن، شك و ترديد از دل انسان رختبرنميبندد و به عقدالقلب نميرسد. البته در فروع فقهي ميتوان به خبر واحدي كه سندش معتبر و دلالتش تمام است، استناد كرده، بر طبق آن فتوا داد، اما در مسائل اعتقادي اگر در موردي علم يا طمأنينه حاصل شد بههمان اكتفا ميشود وگرنه نميتوان قلب را تعبداً بهمطلبي خاص معتقد كرد.
غرض آنكه، گرچه در ميان احاديث مزبور، روايات صحيح و معتبرالسند وجود دارد و ادعاي ضعف تمامي آنها دليل ندارد، ليكن با وجود اين، در مسائل اعتقادي و معارف ديني، نميتوان به آنها استناد كرد. البته نفي آن روايات نيز صحيح نيست.
2 ـ تعارض ميان اخبار آحاد، امري معهود است كه در بيشتر موارد ميتوان آن را با جمع دلالي، برطرف كرد همان گونه كه در فروع فقهي مرسوم است.
3 ـ ادعاي مخالفت با عقل يا قرآن يا سنّت قطعي، بدون دليل و واهي است.
4 ـ مؤيدِ رواياتي كه مورد اشكال قرار گرفته، آياتي است كه در آنها اِنزال نعمتهاي الهي از خزاين غيب مورد تصريح قرار گرفته است؛ مانند: (وإنْ من شيء إلاّ عندنا خزائنه وما ننزله إلاّ بقدر معلوم)[1]، (خلقكم من نفسٍ واحدةٍ ثمّ جعل منها زوجها وأنزل لكم من الأنعام ثمانية أزواج)[2]، و (وأنزلنا الحديد فيه بأسٌ شديد ومنافع للنّاس)[3]. كلمه «إنزال» به معناي خلقت و آفرينش نيست، بلكه به معناي فروفرستادن است. بر اساس آيات مذكور، همه موجوداتْ مخزن و ريشهاي نزد خداي سبحان دارد و از عالم بالا تنزليافته و به صورت اجسام خارجي، قابل استفاده براي انسانها شده است.
[1] ـ سوره حجر، آيه 21. [2] ـ سوره زمر، آيه 6. [3] ـ سوره حديد، آيه 25.