صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 239
نمايش فراداده

حاصل نكات مزبور اينكه:

اولاً

در روايات متعدد و معتبري وارد شده كه حجرالأسود، سنگي بهشتي و آسماني است.

و ثانياً

دليل عقلي يا نقلي بر خلاف آن وجود ندارد. بنابراين، گرچه اثبات مسائل اعتقادي، كه نيازمند قطع و يقين است و نمي‏توان در آنها به ظن و گمان اكتفا كرد، با استناد به خبر واحد ممكن نيست، ليكن وجهي براي انكار و ردّ روايات يادشده وجود ندارد.

شهادت حجرالأسود در قيامت

ويژگي ديگر حجرالأسود اين است كه همچون مسجد، در قيامت به سود عدّه‏اي شهادت مي‏دهد. بر اين اساس، اينكه در روايت آمده است: كعبه از سنگهايي تشكيل شده كه سود و زياني ندارد[1]، ناظر به سنگهاي معمولي كعبه است، نه حجرالأسود؛ زيرا اميرالمؤمنين علي(عليه‏السلام) در ردّ سخن كسي كه هنگام استلام حجر مي‏گفت: مي‏دانم كه تو سود و زياني نداري، اما به خاطر محبت رسول اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم به تو، تو را دوست مي‏دارم، فرمود: حجرالأسود نيز در قيامت از جمله شاهدان خواهد بود: «فوالله ليبعثنه‏الله يوم القيامة وله لسان وشفتان فيشهد لمن وافاه»[2]. همچنين امام صادق(عليه السلام) در ردّ آن پندار، به گونه‏اي مؤكّد، فرمود: «كذِب ثم كذِب ثم كذب. إن للحجر لساناً ذلقا يوم القيامة يشهد لمن وافاه بالموافاة»[3].

توضيحي درباره «حطيم» و «حِجر اسماعيل»

«حطيم»، فاصله ميان حجرالأسود و درِ كعبه است. چنانكه «ملتزم» نيز همين محدوده است و مقام ابراهيم(عليه السلام) كه مقابل حطيم است، قهراً روبروي ملتزم هم خواهد بود(آنچه اكنون مشهود است اينكه، مقام ابراهيم از همه اينها فاصله دارد و مقابل تقريبي دَرِ كعبه است).

[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 192 (قاصعه)، بند 53.

[2] ـ وسائل الشيعه، ج 9، ص 405.

[3] ـ همان.