مطلب مزبور درباره مقام ابراهيم نيز صادق است، با اين تفاوت كه در اينجا سخن از «وألنّا له الحجر» است؛ يعني سنگسخت، به اعجاز الهي چنان نرم شد كه پاهاي مبارك حضرت ابراهيم(عليه السلام) در آن فرو رفت آن گونه كه اثر آن به جا ماند. همچنين مقام ابراهيم محافظ پاي مبارك آن حضرت بود همان گونه كه آهن بدن داود(سلام الله عليه) را محافظت ميكرد.
با توجه به مطالب مزبور، سستي سخن برخي مفسران كه آيات بيّنات را بر امور عادي تطبيق كردهاند روشن ميشود. وي ميگويد:
منظور از مقام ابراهيم، عبادتگاه حضرت ابراهيم(عليهالسلام) است، كه زائران كعبه نيز بايد در آن نماز بگزارند: (واتّخِذوا من مقام إبراهيم مصلّي)[1]، نه سنگي كه حضرت روي آن قدم گذاشته و اثر آن مانده باشد و اگر چنين باشد، احتمالاً پيش از اين كه به صورت سنگ درآيد، مادّه گِلمانندي بوده كه اثر پاهاي حضرت خليل بر روي آن مانده است. آن گِل به تدريج چسبندگي پيدا كرده، سخت شده و به صورت فعلي نمايان گشته است[2].
نكته: امام سجاد(عليه السلام) فرمود: فاصله بين ركن(حَجَرالأسود) تا مقام ابراهيم، برترينِ مكانهاست: «أفصل البقاع ما بين الركن والمقام... »[3]. به اين نكته در بيان نوراني امام صادق(عليه السلام) كه در بحث از «حطيم» نقل شد، اشاره شده است. از امام باقر(عليه السلام) روايت شده كه اين قسمت از مسجدالحرام آكنده از قبور پيامبران الهي(عليهم السلام) است:
«إن مابين الركن والمقام لمشحون من قبور الأنبياء»[4].
[1] ـ سوره بقره، آيه 125. [2] ـ المنار، ج 1، ص 462 ـ 461 و ج 4، ص 13. [3] ـ من لا يحضر، ج 2، ص 245. [4] ـ كافي، ج 4، ص 214.