صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 255
نمايش فراداده

پس اگر كسي از اين كوه صفا بگيرد مصطفاي خداي متعال است:

(الله يصطفي من الملائكة رُسُلاً ومن النّاس إنّ الله سميعٌ بصير)[1].

همچنين آن حضرت درباره مروه فرمود: چون حوّا(عليهاالسلام) كه مرأة بود، در كوه مروه قرار گرفت، آن را «مروه» خوانده‏اند[2].

بعضي لغويان نيز گفته‏اند: صفا، سنگ املس و صاف[3]، و مروه سنگ ريز و برّاق را گويند و نامگذاري آن دو كوه به صفا و مروه به لحاظ نوع سنگهاي آنهاست[4]. شايان ذكر اينكه، مَرْوه و مَرو مانند تمره و تمر است؛ يعني مروه به معناي يك سنگ سفيد، و مَرو به معناي جنس سنگ سفيد، خواه يكي و خواه بيشتر؛ البته سنگ سفيدي كه از آن آتش افروخته مي‏شود[5].

در جاهليت، بر فراز صفا و مروه دو بت به نامهاي «اساف»(اثاف) و «نائله»[6] نصب شده بود كه هنگام سعي، آن دو بت را هم تبركاً مسح مي‏كردند[7]. به همين دليل برخي مسلمانان از سعي بين صفا و مروه پرهيز مي‏كردند. از اين‏رو خداي سبحان فرمود: صفا و مروه از شعائر الهي است و وجود آن دو بت در صفا و مروه نبايد مانع سعي پنداشته شود: (إن الصفا والمروة من شعائرالله فمن حجّ البيت أو اعتمر فلا جناح عليه أن يطّوّف بهما)[8]. پس صفا و مروه از اين جهت همچون كعبه است كه ديگران غاصبانه آن را بتكده كردند و اين را نبايد مانع طواف بر گرد خانه خدا دانست.

[1] ـ سوره حج، آيه 75.

[2] ـ كافي، ج 4، ص 190.

[3] ـ لسان العرب، ج 14، ص 464 ـ 462(صفا).

[4] ـ همان، ج 15، ص 276 275(مرا).

[5] ـ مرآة الحرمين، ج 1، ص 321.

[6] ـ كافي، ج 4، ص 546؛ و بحار، ج15، ص355.

[7] ـ بحار، ج 96، ص 235.

[8] ـ سوره بقره، آيه 158.