صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 284
نمايش فراداده

بدان كه خداوند حج را واجب نفرمود و از بين همه طاعات آن را با اضافه كردن به نام خويش ويژه نساخت: (وَللهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ البَيْتِ)[1]، و در خلال مناسك، سنتي از براي پيغمبرش تشريع نكرد، مگر براي آمادگي و اشاره به مرگ و قبر و بعث و قيامت كه اين همه از آغاز تا انجام اشارتي است براي عاقلان و خردمندان»[2].

نزول حج از خزاين غيب

عبادات و از آن جمله حجّ، مانند ديگر موجودات عالم، از خزاين غيب الهي نازل شده است:

(وإن من شي‏ءٍ إلّا عندنا خزائنه وما ننزّله إلّا بقَدَر معلوم)[3] و همانند ساير موجودها به واقعيتهاي تنزّل‏يافته از مخازن غيب متكي است. پس كسي كه اين امور عبادي را بشناسد و بدانها عمل كند، به ريشه آنها كه همان مخزن غيب است مي‏رسد. روايتي كه پيش از اين درباره صورتهاي باطني اعمال عبادي، گذشت ناظر به همين معناست و انسان در برزخ نزولي يا برزخ صعودي با آن واقعيتها آشنا مي‏شود. البته اوحدي از انسانها قبل از تنزل حقايق آن اعمال به اين عالم، به آنها (در برزخ نزولي) آگاهي دارند؛ چنانكه ساير مردم بعد از مرگ(در برزخ صعودي) به حقيقت نماز و حجّ و زكات پي‏مي‏برند و آنها را در صورتهاي ملكوتيشان مي‏بينند.

[1] ـ سوره آل عمران، آيه 97.

[2] ـ بحار، ج 96، ص 124.

[3] ـ سوره حجر، آيه 21.