«من أمّ هذا البيت حاجّاً أو معتمرا مبرءا من الكبر رجع من ذنوبه كهيئة يوم ولدته أمه»[1].
و مردم موظفند پيش از آنكه آن نور الهي حجّ به سبب آلودهشدن حاجي به گناه از وي زايل شود به زيارت او بروند[2].
تعليم كتاب و حكمت كه در آيه شريفه (يعلّمهم الكتاب والحكمة ويزكّيهم)[3] آمده، هم عقايد و اخلاق و اعمال عبادي را شامل است و هم مسايل اقتصادي، سياسي، نظامي و مانند آن را دربرميگيرد. از اينرو تزكيه مذكورِ در آيه نيز براي بيان باطن همه اين امور است. پس همانطور كه تزكيه هر عمل به سبب نيل به اسرار آن عمل است، هر عملي سرّي دارد كه توجه به آن مايه تزكيه روح خواهد بود.
بنابراين، بخش مهم تزكيه نفوس در پرتو آشنايي با اسرار عبادتها و دستورهاي ديني است. ويژگي و امتياز حج در اين زمينه آن است كه اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) و شاگردان آنها درباره اسرار آن، رهنمودهاي روشن و سخنان بيشتري بيان كردهاند.
حج، همانند ديگر عبادتها، آداب، سنن و فرايضي دارد كه براي تحصيل صفاتثبوتيّه و پرهيز از صفات سلبيّه است. انسان از آن جهت كه خليفه حقّ ومظهر جمال و جلال اوست، داراي صفات ثبوتي و سلبي است. از اينرو موظّفاست كه به «تخليه» و «تحليه» بپردازد؛ بدين صورت كه ابتدا خود را از رذايل اخلاقي خالي كند و سپس به فضايل اخلاقي مزين سازد و جلوه جمال و جلال حق شود. حج بهترين فرصت براي تأمين اين هدف است؛ زيرا حج براي تهذيب نفس است.
[1] ـ وسائل الشيعه، ج 8، ص 64. [2] ـ همان، ص 327. [3] ـ سوره بقره، آيه 129.