انسان همواره در معرض هجوم وسوسه شياطين دروني و بيروني و جنّي و انسي است؛ از اينرو در هنگام حمله آنها بايد به خداي سبحان پناه بَرَد: (وإمّا يَنزغَنّك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله)[1]. البته صرف گفتن: «أعوذ بالله من الشيطان الرّجيم» كافي نيست. استعاذه لفظي اگرچه عبادت است، ليكن اثري جز در محدوده لفظ ندارد؛ مانند اينكه هنگام حمله دشمن بيروني، كسي كه آژير خطر را شنيده، اگر در فضاي باز ايستاده و بگويد: «من به پناهگاه پناهنده ميشوم! »، اين پناهندهشدن و پناهبردن به حِصن نيست، بلكه در اين هنگام بايد به پناهگاه برود.
ميل و هوس گناه، آژير خطر است و براي فرار از آفات آن بايد به كسي كه جزاو جلّ جلاله پناهگاهي نيست پناهنده شد:
(ولن تجد من دونه ملتحدا)[2].
در مورد رمي جمرات بايد توجه كنيم كه نه آن جمره، شيطان است و نه اين سنگزدن رمي شيطان؛ زيرا رميجمرات در زمان جاهليت نيز مرسوم بود؛ چنانكه در اين زمان هم گاه برخي از افراد كه خود شيطان انسياند اين رمي را انجام ميدهد. بديهي است كه شيطان هرگز با هفت سنگ طرد نميشود. تنها راه طرد و در امان ماندن از آسيبهاي او استعاذه و به حصن الهي پناهنده شدن است: (وإمّا ينزغنّك من الشيطان نزغ فاستعذ بالله).
حقيقت اين است كه تا انسانْ فرشتهمنش نشود، شيطان از حريم او بيرون نميرود و او از گزند شيطنت مصون نيست. حجّ زمينه مناسبي براي فرشتهخوشدن است، به ويژه رمي جمرات كه تذكر به طرد هر گونه پليدي ميدهد.
[1] ـ سوره اعراف، آيه 200. [2] ـ سوره كهف، آيه 27.