صهبای حج

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 478/ 78
نمايش فراداده

از اين واقعه به خوبي روشن مي‏شود كه ضديت با ولايت و امامت آنچنان مطرود است كه هر كس با مقام رهبري امام معصوم(عليه السلام) مخالف است و او را تنها مي‏گذارد و ياري نمي‏كند، بلكه در برابر او موضع مي‏گيرد و خودْ داعيه خام رهبري را در سر مي‏پروراند، اگر به كعبه هم پناه ببرد از امان خاص الهي برخوردار نخواهد بود.

تذكّر: گرچه امام معصوم(عليه السلام) را نيز شهيد كرده‏اند، ليكن حقيقت‏امامتْ قائم به روح ملكوتي شهادت‏ناپذير اوست، نه به بدن شهادت‏پذيراو،برخلاف كعبه كه همه هستي آن جز سنگها و ابعاد مادي چيز ديگري نيست.

مصونيت كعبه و پناهجوي به آن در پرتو ولايت

كسي كه در كعبه متحصن شود و بدان پناه برد و به پرده‏هاي آن بياويزد در حالي كه حق را ياري نكرده و باطل را بي‏ياور نگذاشته و به فرياد حق‏خواهي نرسيده و به نداي منادي آزادي پاسخ نگفته و خروش استقامت را جواب نداده و به دعوت دادجويي گوش نسپرده و او را گوشهايي نبوده تا حق آشكار را در خود جاي دهد و دستاني توانا نداشته كه با باطل از در ستيزه درآيد و پايي استوار نداشته تا زمين رادرنوردد و سري نداشته تا جمجمه‏اش را به خداوند عاريت دهد و خلاصه اينكه،امام زمان خويش را نمي‏شناسد و زندگي‏اش چون مرگش جاهليّت‏گونه است، اگر چنين كسي به كعبه پناه برد، كعبه براي او نه پناه است و نه امان، بلكه خداوند كسي را بر او مي‏گمارد كه به وي رحم نمي‏كند، هر چند اين كار در گرو ويراني و تخريب كعبه باشد، چنانكه ابن‏زبير بدين مصيبت دچار آمد؛ زيرا او امام زمان خويش، يعني حضرت حسين‏بن علي و فرزند او(عليهما السلام) را نشناخت و حقي را كه امام حسين(عليه السلام) بدان قيام فرمود ياري نكرد و باطلي كه آن حضرت را ميان دو راه سلّه و زلّه(جهاد و گناه سكوت و بيعت با يزيد) متمركز ساخته بود خوار و بي‏ياور نگذاشت و بانگ ملكوتي «هيهات منّي الذّلة»[1]

[1] ـ بحار، ج 45، ص 83.