دیوان شمس

مولانا جلال الدین محمد بلخی

نسخه متنی -صفحه : 3704/ 1058
نمايش فراداده

غزليات

  • دارد درويش نوش ديگر در وقت سماع صوفيان را تو صورت اين سماع بشنو صد ديگ به جوش هست اين جا همزانوى آنك تش نبينى درويش ز دوش باز مست است ماييم چو جان خموش و گويا ماييم چو جان خموش و گويا
  • و اندر سر و چشم هوش ديگر از عرش رسد خروش ديگر كايشان دارند گوش ديگر دارد درويش جوش ديگر سرمست ز مى فروش ديگر غير شب و روز دوش ديگر حيران شده در خموش ديگر حيران شده در خموش ديگر