دیوان شمس

مولانا جلال الدین محمد بلخی

نسخه متنی -صفحه : 3704/ 3434
نمايش فراداده

ترجيعات

شانزدهم

  • فرشته داد ديوان را زيرپوشى ز حسن خود درختان كف برآورده، چو كفهاى دعاگويان جهان بي نوا را جان بداده صد در و مرجان ميان كاروان مي رو، دلا آهسته آهسته چو مرد عشرتى اى جان، به كف كن دامن ساقى چو موسيقار مي خواهى برون آ از زمين چون نى خدا سازيد خلقى را و هركس را يكى پيشه بگويم شرح استايى اگر ترجيع فرمايى بگويم شرح استايى اگر ترجيع فرمايى
  • برآمد گل بدان دستي، كه خيره ماند خار اى دل بنفشه سر فرو برده چو مردى شرمسار اى دل كه اين بستان و آن بستان براى يادگار اى دل بسوى حلقه ى خاص و حضور شهريار اى دل چو ابن الوقتى اى صوفى مياور ياد پار اى دل وگر ديدار مي خواهى مخور شب كوكنار اى دل هزار استاد مي بينم، نه چون تو پيشه كار اى دل برون جه زين عمارتها كه آهويى و صحرايى برون جه زين عمارتها كه آهويى و صحرايى