دیوان شمس
مولانا جلال الدین محمد بلخی
نسخه متنی -صفحه : 3704/ 3463
نمايش فراداده
ترجيعات
بيست و هفتم
-
با جمع شكر لبان رقاص
اين عيش و طرب دريغ باشد
حيفست كه مجلس لطيفان
ترجيع سوم رسيد يارا
در چاه فتاد دل، برآرش
ور وعده دهيش تا به فردا
بخشاى برين اسير هجران
هرچند كه ظالمست و مجرم
گشتست چو لاله غرقه ى خون
خواهد كه به پيش تو بميرد
يارى دگرى كجا پسندد
آن را كه بخوانده ى تو روزى
هرچند به زير كوه غم ماند
امسال چو ماه مي گدازد
راهى بگشا درين بيابان گر شرح كنم تمام پيغام
گر شرح كنم تمام پيغام
-
هر لحظه عروسيى و خوانى
كاشفته شود به امتحانى
ناخوش شود از چنين گرانى
هم بر سر عيش آر ما را
بيچاره و منتظر مدارش
امروز بسوزد اين شرارش
بر جان ضعيف بي قرارش
مظلوم و شكسته دل شمارش
گشتست چو زعفران عذارش
اينست هميشه كسب و كارش
آن را كه خدا به دست يارش؟
مسپار بدست روزگارش
انديشه ى تست يار غارش
مي آيد ياد وصل پارش
ماهى بنما درين غبارش مي مانم از شراب و از جام
مي مانم از شراب و از جام