زمین و زمان

نادر نادر پور

نسخه متنی -صفحه : 33/ 25
نمايش فراداده

نقطه و خط

در زير طاق نيلي آن آسمان دور

در شهر يادهاي پراکنده ي قديم

روزي که از دريچه ي تنگ اطاق درس

پل زد به سوي پنجره ي روبرو نسيم

استاد پير هندسه ، بر تخته سياه

خطي سفيد را

از نقطه اي به نقطه ي ديگر دواند و گفت

کوته ترين رهي که ميان دو نقطه هست

چونان پل نسيم ، ميان دو پنجره

خطي است مستقيم

امروز من به تجربه دانسته ام که : نه

راه دراز زندگي ناتمام من

آن خط مستقيم ميان دو نقطه نيست

اين راه خوفناک

از نقطه ي ولادت تا نقطه ي هلاک

چون آذرخش در شب تاريک آسمان

خطي است منکسر که ندانم کدام دست

ترسيم کرده با سر ناخن ، به روي خاک