1. اصول عمليه: كه مقصود از آنها تعيين وظيفه عملى براى شاكِ جاهلِ نسبت به واقع است.
2. ادله محرزه: اين ادّله، كاشف از واقع و حكم شرعى اند.
1. ادله قطعى و يقين آور نسبت به حكم شرعى.
2. امارات: ادله ظنى با كشف ناقص و وجود احتمال خطا نسبت به حكم شرعى.
1. در صورت وجود دليل قطعى بر اعتبارش دليلى معتبر است.
2. در صورت عدم وجود دليل قطعى، اصل عدم حجيت آن است زيرا صرف احتمال حجيت دليل ظنى، نمى تواند در مقابل برائت عقلى و اطلاق دليل برائت شرعى و نيز اطلاق دليل اجتهادى مخالف (در صورت وجود) و يا در برابر استصحاب قرار گيرد و مقاومت كند.
1. مسلك قبح عقاب بلا بيان: تا تكليف انكشاف يقينى نيافته، الزامى بر تحفظ و رعايت نيست.
2. مسلك حق الطاعه: احتمال وجود تكليف، مادامى كه اذن در ترك تحفظ از شارع، نرسيده منجز است و بايد احتياط كرد. زيرا حق الطاعه مولى تكليف منكشف بالظن يا بالاحتمال را هم شامل مى شود. مگر اينكه يك دليل معتبر مثل اماره يا اصل عملى آن تكليف محتمل ولى منجز را نفى كند.
1. دليل عقلى: قضايايى است كه عقل درك مى كند ولى از آن حكم شرعى قابل استنباط است مثل اينكه ايجاب شى ء مستلزم ايجاب مقدمه اوست.
2. دليل شرعى: هر چه از شارع صادر مى شود و دليل بر حكمى باشد، مثل كلام خداوند يا كلام معصوم.