1. امتثال و يا عصيان امر.
2. امتثال امر اضطرارى.
1. صورت اختصاص امر اضطرارى بحال استمرار عذر در تمام وقت.
در صورت انجام امر اضطرارى و رفع عذر در اثناى وقت بايد اعاده كند چون ماتى به مصداق امر اضطرارى و واجب نيست.
2. صورت ثبوت امر اضطرارى به مجرد عدم تمكن در اول وقت در اين صورت اعاده لازم نيست چون عمل، مصداق واجب است و فرد مخير بوده بين انجام اضطرارى در اول وقت و يا صبر تا آخر وقت و انجام عمل اختيارى. (همان، ص 390 و ج 2، ص 296)
1. واجب نيست چون امر اضطرارى كاشف عقلى از استيفاى ملاك واجب توسط متعلق آن است و گرنه به آن امر نمى كرد.
2. بايد به لسان دليل رجوع كرد; زيرا ممكن است امر اضطرارى وافى به جزئى از ملاك واقع باشد كه بايد در وقت احراز شود و جزء ديگر كه بايد خارج وقت با قضا استيفا شود باقى مانده باشد پس ملازمه اى بين امر اضطرارى و اجزاء از قضا نيست.
اطلاق دليل هر واجب، مقتضى عدم اجزاء است زيرا مسقطيت غير واجب از واجب به معناى اخذ عدم اتيان به غير واجب در وجوب واجب است و اين قيد با اطلاق دليل واجب قابل نفى است.