بر اهل دانش و بينش مخفى نيست كه فضائل اميرالمؤمنين على عليه السّلام را هيچ بيان و زبان برنسنجد و در هيچ باب و كتاب نگنجد بلكه ملائكه سموات ادراك درجات او نتوانند كرد، و فى الحقيقة فضائل آن حضرت را اِحْصاء نمودن، آب دريا را به غرفه پيمودن است. و در احاديث وارد شده كه مائيم كلمات پروردگار كه فضائل ما را احصا نمى توان كرد. [ 'حديقة الشيعه' مقدس اردبيلى 1 /93 94، چاپ انصاريان. ] وَلَنِعْمَ ما قيلَ:
و به همين ملاحظه اين احقر را جرئت نبود كه قلم بر دست گيرم و در اين باب چيزى نويسم ليكن چون حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام معدن كرم و فتوت است رجاء واثق آن است كه بر من ببخشايد و اين مختصر خدمت را قبول فرمايد. وَما تَوْفيقى اِلا بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَاِلَيْهِ اُنيبُ.
بدان كه فضائل يا نفسانيّه است يا بدنيّه و اميرالمؤمنين صلى اللّه عليه و آله و سلامَّكْمَل و اَفْضَل تمام مردم بود بعد از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم در اين دو نوع فضايل به وجوه عديده. و ما در اينجا به ذكر چهارده وجه از آن اكتفا مى كنيم و به اين عدد شريف تبرّك مى جوئيم:
آنكه آن جناب جهادش در راه خدا زيادتر و بلايش عظيم تر بود از تمامى مردم در غزوات پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و هيچ كس به درجه او نرسيد در اين باب؛ چنانكه در غزوه بَدْر كه اول جنگى بود كه مؤمنين به آن مُمْتحَن شدند، جناب اميرالمؤمنين عليه السّلام در آن جنگ به دَرك فرستاد وليد و شيبه و عاص و حنظله و طعمه و نوفل و ديگر شجاعان مشركين را و پيوسته قتال كرد تا نصف مشركين كه مقتول گشتند بر دست آن حضرت كشته گرديدند و نصف ديگر را باقى مسلمين با سه هزار ملائكه مُسَوّمين كشتند؛ و ديگر غزوه اُحُد بود كه مردم فرار كردند و آن حضرت ثابت ماند و لشكر دشمن را از دور پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم دور مى كرد و از آنها مى كشت تا زخمهاى كارى بر بدن مقدسش وارد شد با اين همه رنج و تَعَب، آن حضرت را هول و هرب نبود و پيوسته اَبْطال رجال را كشت تا از حضرت جبرئيل در ميان آسمان و زمين نداى لاسَيْفَ اِلا ذُوالْفِقار وَلا فَتى اِلا عَلىّ شنيده شد. و ديگر غزوه احزاب بود كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام عَمْروبن عَبْدَود را كشت و فتح بر دست آن حضرت واقع شد و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در حق او فرمود كه 'ضربت على عليه السّلام بهتر است از عبادت جن و انس' . و ديگر جنگ خيبر بود كه مَرحَب يهودى بر دست آن حضرت كشته گشت و دَرِ قلعه را با آن عظمت به دست معجزنماى خود كَنْد و چهل گام دور افكند و چهل نفر از صحابه خواستند حركت دهند نتوانستند! و ديگر غزوه حُنَيْن بود كه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم با ده هزار نفر از مسلمين به جنگ رفت و ابوبكر از كثرت جمعيت تعّجب كرد و تمام منهزم شدند و با رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم باقى نماند مگر چند نفر كه رئيس آنها اميرالمؤمنين عليه السّلام بود، پس آن حضرت اَبُوجَرْوَلْ را كشت تا آنكه مشركين دلشكسته شدند و فرار كردند و فرار كنندگان مسلمين برگشتند. و غير اين غزوات از جنگهاى ديگر كه ارباب سِيَر و تواريخ ضبط نموده اند و بر متتبّع آنها ظاهر است كثرت جهاد و شجاعت و بزرگى ابتلاء آن حضرت در آن غزوات. [ ر.ك: 'نهج الحق' علامه حلى ص 248 251. ]