غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 294
نمايش فراداده

  • جانا نخست ما را مرد مدام گردان بر ما چو از لطافت مل را حلال كردى دارالغرور ما را دارالسرور كردى خامند و پخته مانا تو دو شراب دارى ناهيد زخمه زن را از لحنه سير كردى ما را به نام خود كن زان پس چنانكه خواهى اكنون كه روى ما را از غم چو كاه كردى خواهى كه نسر طاير پران به دامت افتد گمنام كرد ما را يك جام باده ى تو از ما و خدمت ما چيزى نخيزد اى جان خواهى كه گر سنايى گردد سمايى از عز خواهى كه گر سنايى گردد سمايى از عز
  • وانگه مدام در ده مست مدام گردان بر خصم ما ز غيرت گل را حرام گردان درالملام ما را دارالسلام گردان در خام پخته گردان در پخته خام گردان بهرام تيغ زن را از جام رام گردان يا هوشيار دفتر يا مست جام گردان از ژس روى مى را بيجاده فام گردان از جزع دانه كردى از مشك دام گردان در ده دو جام ديگر ما را چو نام گردان هم تو بنا نهادى هم تو تمام گردان پيش غلام و دربان او را غلام گردان پيش غلام و دربان او را غلام گردان