غزلیات

سنایی غزنوی

نسخه متنی -صفحه : 436/ 380
نمايش فراداده

  • پر كن صنما هلاقنينه زان مى كه چو از خم سفالين حاجى به شعاع او به شب در آن دل كه بيافت قبله اى زان آن دل شود از لطافت حق يكسان شود آنگهى بر او بر حيران شود او ميان اصلاب گر نفس تو در ره خداوند گر زان كه شوى ز نصرت حق گر روى كنى سوى سنايى گر روى كنى سوى سنايى
  • زان آب حيات راستينه تحويل كند در آبگينه تا مكه ببيند از مدينه بهتر ز حدائق و سكينه اوصاف طرايف خزينه مرغ و بره و غم جوينه چون كبك درى ميان چينه چون خوك و چو خرس شد سمينه ماننده ى نوح در سفينه چون پسته خورى تو شكرينه چون پسته خورى تو شكرينه