غزلیات

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

نسخه متنی -صفحه : 496/ 20
نمايش فراداده

  • اى نسيم سحر آرامگه يار کجاست شب تار است و ره وادى ايمن در پيش هر که آمد به جهان نقش خرابى دارد آن کس است اهل بشارت که اشارت داند هر سر موى مرا با تو هزاران کار است بازپرسيد ز گيسوى شکن در شکنش عقل ديوانه شد آن سلسله مشکين کو ساقى و مطرب و مى جمله مهياست ولى حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما گل بى خار کجاست
  • منزل آن مه عاشق کش عيار کجاست آتش طور کجا موعد ديدار کجاست در خرابات بگوييد که هشيار کجاست نکته ها هست بسى محرم اسرار کجاست ما کجاييم و ملامت گر بي کار کجاست کاين دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست دل ز ما گوشه گرفت ابروى دلدار کجاست عيش بى يار مهيا نشود يار کجاست فکر معقول بفرما گل بى خار کجاست فکر معقول بفرما گل بى خار کجاست