غزلیات

شمس الدین محمد حافظ شیرازی

نسخه متنی -صفحه : 496/ 283
نمايش فراداده

  • ببرد از من قرار و طاقت و هوش نگارى چابکى شنگى کلهدار ز تاب آتش سوداى عشقش چو پيراهن شوم آسوده خاطر اگر پوسيده گردد استخوانم دل و دينم دل و دينم ببرده ست دواى تو دواى توست حافظ لب نوشش لب نوشش لب نوش
  • بت سنگين دل سيمين بناگوش ظريفى مه وشى ترکى قباپوش به سان ديگ دايم مي زنم جوش گرش همچون قبا گيرم در آغوش نگردد مهرت از جانم فراموش بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش لب نوشش لب نوشش لب نوش لب نوشش لب نوشش لب نوش