محل گرمى جولان بزير سرو بلندش
-
محل گرمى جولان بزير سرو بلندش
تصرف از طرف اوست زان كه وقت توجه
ميانه ى هوس و حسن بسته اند به موئى
نهاد يارى مهر و وفا به يكطرف آخر
هزار جان گرامى فداى ناوك يارى
ز خلق دل به كسى بند اگر حريف شناسى
مدار باك اگر كرد دل به من گله از تو درم خريده غلام ويست محتشم اما
درم خريده غلام ويست محتشم اما
-
قيامتست قيامت نشست و خيز سمندش
دراز دست تر از آرزوى ماست كمندش
هزار سلسله برهم ز جعد سلسله بندش
دل ستيزه كز جنگجوى جور پسندش
كه گاه گاه شود پر كش از كمان بلندش
كه نگسلد ز تو گر همه از آهنست مي شكنندش
كه پيش ازين ز تو بسيار ديده ام گله مندش صلاح نيست كه گويم خريده است به چندش
صلاح نيست كه گويم خريده است به چندش