غزلیات

محتشم کاشانی

نسخه متنی -صفحه : 626/ 409
نمايش فراداده

شغل دهقان چيست ز آب و گل نهال انگيختن

  • شغل دهقان چيست ز آب و گل نهال انگيختن بهترين وجهى است در يكتائى دهقان صنع اين چه اندامست و موج انگيزى از آب زلال گر نباشد دست قدرت در ميان حسن تو را خود قصب پوشى و صد سرو مرصع پوش را چند بهر يك عطا كانهم نيايد در وجود نيست در انديشه ى اكسير وصل او مرا دادن از عشق خود اكنون مژده آزاديم نيست پر آسان به دعوى محتشم با طبع تو نيست پر آسان به دعوى محتشم با طبع تو
  • صنع يزدان نخل با اين اعتدال انگيختن آن دو شهلا نرگس از باغ جمال انگيختن موج ازين بهتر محال است از زلال انگيختن كى توان از سيم ناب اين خط و خال انگيختن مي توان در بزمت از صف نعال انگيختن سايلى بتواند اسباب سوال انگيختن حاصلى غير از خيالات محال انگيختن هست بهر مرغ بريان پر و بال انگيختن توسن معنى ز ميدان خيال انگيختن توسن معنى ز ميدان خيال انگيختن