غزلیات

محتشم کاشانی

نسخه متنی -صفحه : 626/ 441
نمايش فراداده

يارب كه خواند آيت عجر و نياز من

  • يارب كه خواند آيت عجر و نياز من يارب كه گويد از من مسكين خاكسار كاى نوربخش چشم جهان بين مردمان چشمت كه خوش بمن به فكندى خدنگ ناز گوش مباركت كه ز من مي شنيد راز زلفت مگر ز من كجى ديد كز جفا چون محتشم ز درد تو بيچاره ام چه باك چون محتشم ز درد تو بيچاره ام چه باك
  • بر شاه بنده پرور مسكين نواز من با شهسوار سر كش گردون فراز من اى روشنائى نظر پاكباز من اكنون چرا نمي نگرددر نياز من بهر چه گوشه گير شد آخر ز راز من كوتاه ساخت رشته ى عمر دراز من گر چاره ساز من شوى اى چاره ساز من گر چاره ساز من شوى اى چاره ساز من