غزلیات

عطار نیشابوری

نسخه متنی -صفحه : 896/ 368
نمايش فراداده

  • عشق را پير و جوان يكسان بود هم ز يكرنگى جهان عشق را سايه از كل دان كه پيش آفتاب زير او بالا و بالا هست زير بارگاه عشق همچون دايره است سايه از كل دان كه پيش آفتاب يار اگر سوزد وگر سازد رواست در طريق عاشقان خون ريختن سايه از كل دان كه پيش آفتاب سايه از كل دان كه پيش آفتاب كى بود دلدار چون دل اى فريد سايه از كل دان كه پيش آفتاب
  • نزد او سود و زيان يكسان بود نو بهار و مهرگان يكسان بود سايه از كل دان كه پيش آفتاب كش زمين و آسمان يكسان بود صد او با آستان يكسان بود سايه از كل دان كه پيش آفتاب عاشقان را اين و آن يكسان بود با حيات جاودان يكسان بود سايه از كل دان كه پيش آفتاب آشكارا و نهان يكسان بود باز كى با آشيان يكسان بود سايه از كل دان كه پيش آفتاب