غزلیات

عطار نیشابوری

نسخه متنی -صفحه : 896/ 464
نمايش فراداده

  • گر مرد رهى ز رهروان باش بنگر كه چگونه ره سپردند در يك قدم اين جهان و آن نيز خواهى كه وصال دوست يابى از بند نصيب خويش برخيز در يك قدم اين جهان و آن نيز در كوى قلندرى چو سيمرغ بگذر تو ازين جهان فانى در يك قدم اين جهان و آن نيز در يك قدم اين جهان و آن نيز منگر تو به ديده ى تصرف در يك قدم اين جهان و آن نيز عطار ز مدعى بپرهيزعطار ز مدعى بپرهيز
  • در پرده ى سر خون نهان باش گر مرد رهى تو آن چنان باش در يك قدم اين جهان و آن نيز با ديده درآى و بى زبان باش دربند نصيب ديگران باش در يك قدم اين جهان و آن نيز مي باش به نام و بى نشان باش زنده به حيات جاودان باش در يك قدم اين جهان و آن نيز بگذار جهان و در جهان باش بيرون ز دو كون اين و آن باش در يك قدم اين جهان و آن نيز رو گوشه نشين و در ميان باشرو گوشه نشين و در ميان باش