غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • غيرت آمد بر دلم زد دور باش
    تو گدايى دور شو از پادشاه
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    گر وصال شاه مي دارى طمع
    ترك جانت گوى آخر اين كه گفت
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    تو درافكن خويش و قسم تو ز دوست
    چون بسوزى همچو پروانه ز شمع
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    گر مى وصلش به دريا دركشى
    نه چو بى مغزان به يك مى مست شو
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    ور به درياها درآشامى شراب
    همچو آن حلاج بدمستى مكن
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    كنج وحدت گير چون عطار پيش
    چون نفخت فيه من روحى توراست



  • يعنى اى نااهل ازين در دور باش
    ورنه بر جان تو آيد دور باش
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    از وجود خويشتن مهجور باش
    كز ضلالت نفس را مزدور باش
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    خواه ماتم باش و خواهى سور باش
    دايما نظارگى نور باش
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    مست لايعقل مشو مخمور باش
    نه به يك دردى همه معذور باش
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    تا ابد از تشنگى رنجور باش
    يا حسينى باش يا منصور باش
    چون نفخت فيه من روحى توراست
    روح پاكى فوق نفخ صور باش
    پس به كنجى درشو و مستور باش
    چون نفخت فيه من روحى توراست



/ 896