غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • عشق توام داغ چنان مي كند
    بر دل من چون دل آتش بسوخت
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    درنگر آخر كه ز سوز دلم
    عشق تو بي رحم تر از آتش است
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    آتش سوزنده به جز تن نسوخت
    هر كه ز زلف تو كشد سر چو موى
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    آنچه كه جستند همه اهل دل
    وآنچه كه صد سال كند رستمى
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    چون نزند چشم خوشت تير چرخ
    گر همه خورشيد سبك رو بود
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    هر كه كند وصف دهانت كه نيست
    خط تو چون مهر نبوت به نسخ
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    چون ز پى خضر همه سبز رست
    چشمه ى خضر است دهانت به حكم
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    پسته وآن فستقى مغز او
    بى خبرى دى خط تو ديد و گفت
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    مي نشناسد كه دهانش ز خط
    چون دهنش قبه ى سوزن فتاد
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    سود ندارد شكرى بى جگر
    دى ز دهانش شكرى خواستم



  • كتش سوزنده فغان مي كند
    بر سر من اشك فشان مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    چون دل آتش خفقان مي كند
    كتشم از عشق ضمان مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    عشق تو آهنگ به جان مي كند
    زلف تواش موى كشان مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    مردم چشم تو عيان مي كند
    زلف تو در نيم زمان مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    كابروى تو چرخ كمان مي كند
    پيش رخت سايه گران ميكند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    هست يقين كان به گمان مي كند
    ختم همه حسن جهان مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    خط تو زان قصد نشان مي كند
    خط تو سرسبزى از آن مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    دعوى آن خط و دهان مي كند
    برگ گل از سبزه نهان مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    غاليه در غاليه دان مي كند
    رشته ى آن قبه ميان مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم
    گفت كه نرمم به زبان مي كند
    مي ندهد زانكه زيان مي كند
    دى ز دهانش شكرى خواستم



/ 896