غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گر مرد اين حديثى زنار كفر بندي




  • گر مرد اين حديى زنار كفر بندى
    از كفر ناگذشته دعوى دين مكن تو
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى
    اندر نهاد گبرت پنجه هزار ديوست
    هر ذره اى ز عالم سدى است در ره تو
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى
    چون گويمت كه خود را مي سوز چون سپندى
    مردانه پاى در نه گر شير مرد راهى
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى
    هيچ است هر دو عالم در جنب اين حقيقت
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى

    عطار مرد عشقى فانى شو از دو عالمعطار مرد عشقى فانى شو از دو عالم

  • دين از تو دور دور است بر خويشتن چه خندى
    گر محو كفر گردى بنياد دين فكندى
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى
    زنار كفر تو خود گبرى اگر نبندى
    از ذره ذره بگذر گر مرد هوشمندى
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى
    زيرا كه چشم بد را تو در پى سپندى
    ورنه به گوشه اى رو گر مرد مستمندى
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى
    كافزون ز عالم آمد جان من از بلندى
    آخر ز هر دو عالم خود را ببين كه چندى
    اى پست نفس مانده تا كنى تو دعوى

    کز لنگر نهادت در بند تخته بندىکز لنگر نهادت در بند تخته بندى

/ 896