غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

عطار نیشابوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • ما مرد كليسيا و زناريم
    دريوزه گران شهر گبرانيم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    با جمله ى مفسدان به تصديقيم
    در فسق و قمار پير و استاديم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    تسبيح و ردا نمي خريم الحق
    در گلخن تيره سر فرو برده
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    واندر ره تايبان نامعلوم
    با وسوسه هاى نفس شيطانى
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    اندر صف دين حضور چون يابيم
    اين خود همه رفت عيب ما امروز
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    ديرى است كه اوست آرزوى ما
    گر جمله ى ما به دوزخ اندازد
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    بى او چو نه ايم هرچه باداباد
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود

    در راه يگانگى و مشغولىدر راه يگانگى و مشغولى

  • گبرى كهنيم و نام برداريم
    شش پنج زنان كوى خماريم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    با جمله ى زاهدان به انكاريم
    در دير مغان مغى به هنجاريم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    سالوس و نفاق را خريداريم
    گاهى مستيم و گاه هشياريم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    گاهى عوريم و گاه عياريم
    در حضرت حق چه مرد اسراريم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    كاندر كف نفس خود گرفتاريم
    اين است كه دوست دوست مي داريم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    بى او به بهشت سر فرو ناريم
    او به داند اگر سزاواريم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود
    در دوزخ و در بهشت با ياريم
    جز يار ز هرچه هست بيزاريم
    بى يار دمى چو زنده نتوان بود

    فارغ ز دو کون همچو عطاريمفارغ ز دو کون همچو عطاريم

/ 896